پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 112649
بازنشستگي يعني نقطه سرخط
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 867

به گزارش پايگاه خبري پيرغار به نقل از جام جم آنلاين: از جمله:كهولت سن، ناتواني جسمي يا ذهني، حوادث، مشكلات مادرزادي، زندگي شهري، بازنشستگي اجتماعي و جنگ.

با اين حال آنچه در اينجا مورد نظر است گزينه نخست يعني بازنشستگي بر اثر كهولت سن است. بازنشستگي ناشي از سالمندي مرحله خاصي از زندگي را شامل مي‌شود كه با توسعه اجتماعي ـ صنعتي عصر حاضر به درجه اهميت آن افزوده شده است.

بررسي‌ها در جهان نشان مي‌دهد در قرن اخير به لحاظ پيشرفت‌هاي اجتماعي ـ اقتصادي، بهداشتي و درماني و در پي آن، افزايش اميد به زندگي، از ميزان مرگ و مير كاسته و در مقابل به طول عمرها افزوده شده كه در نتيجه شمار بازنشستگان و سالمندان را در جهان افزايش داده و سهم در خور توجهي در تركيب جمعيتي كشورها پيدا كرده است؛ بر همين اساس نقش و اهميت اجتماعي بازنشستگان در جامعه فزوني يافته است.

بازنشسته‌ها حمايت مي‌خواهند

بازنشستگي ناشي از سالخوردگي آخرين مرحله چرخه زندگي است و نياز به حمايت دارد كه دولت‌ها اين مهم را وظيفه خود مي‌دانند.

امروزه در بيش از 170 كشور دنيا افراد با رسيدن به سن خاصي و براساس ضوابط معين مورد حمايت ساز و كارهاي تامين اجتماعي قرار مي‌گيرند.

با عنايت به افزايش در خور توجه جمعيت، مي‌توان گفت در كشور ما جمعيت قابل ملاحظه‌اي در شرايط بازنشستگي و سالمندي به سرمي‌برند، كه در آينده شمار آنها افزايش مي‌يابد و لزوما توجه به وضع اين گروه اجتماعي را، هم از لحاظ شناخت موقعيت هم از نظر برنامه‌ريزي و تدارك امكانات براي رفع مشكلات و بهبود زندگي آنان، افزون‌تر مي‌نمايد.

درد مشترك

بازنشستگان داراي وجوه مشتركي از جمله شرايط سني نسبتا مشابه، پشت سرنهادن دوران اشتغال و وارد شدن به مرحله جديدي از زندگي اجتماعي هستند.

بازنشستگي در ساختار جوامع پيشرفته حيطه‌اي است كه به آنها به عنوان يك كارشناس خبره با تجاربي ذي‌قيمت نگريسته مي‌شود.

برخي هم بازنشستگي را فرآيندي استرس‌زا در نظر مي‌گيرند كه در كاهش سلامت و بهداشت رواني دخالت دارد. عوامل شغلي مثل اجبار در رها كردن كار و نگراني‌هاي مالي، استرس بعد از بازنشستگي را رقم مي‌زند اما حمايت‌هاي اجتماعي، اين استرس‌ها را كاهش مي‌دهد.

البته رضايت خاطر از زندگي زناشويي در اين دوران بيشتر مي‌شود و در صورتي كه رابطه زن و شوهر مثبت باشد، بازنشستگي مي‌تواند رضايت خاطر آنها را افزايش دهد.

زماني براي استراحت

در ايران سن بازنشستگي معمولا بين 50 تا 65 سال است. معمولا خويش‌فرمايان مدت طولاني‌تر در شغل خود باقي مي‌مانند. در مقابل افرادي كه ضعف سلامت، كار يكنواخت و خسته‌كننده دارند، بيشتر از بازنشستگي استقبال مي‌كنند. عوامل اجتماعي نيز بر تصميم‌گيري بازنشستگي تاثير مي‌گذارد.

وقتي كاركنان جوان‌تر و كم هزينه‌تري وجود دارند كه جايگزين كاركنان مسن‌تر شوند، صاحبان صنايع ترجيح مي‌دهند مشوق‌هاي بيشتري به افراد پيشنهاد كنند تا بازنشسته شوند.

تفاوت در مشاغل

مولفه‌هاي بسياري در زندگي پس از نائل آمدن به بازنشستگي دخيل است. براساس آمار رسمي بيشترين تعداد بازنشستگان به ترتيب در رسته‌هاي آموزشي ـ فرهنگي، اداري ـ مالي و خدماتي هستند.

در اين ميان مي‌توان حدس زد رسته‌هاي شغلي فني مهندسي، فناوري اطلاعات و هيات علمي در رابطه با اشتغال مجدد پس از بازنشستگي كمتر دچار مشكل مي‌شوند اما بازنشستگان رسته‌هاي شغلي خدماتي، امور اجتماعي و سياسي احتمالا پس از بازنشستگي بيشتر با مشكل اشتغال مجدد مواجه خواهند بود.

نگاه بازنشستگان

نگرش بازنشستگان به موقعيتشان متفاوت است؛ برخي نقش بازنشستگي را بي‌نقشي توصيف مي‌كنند. در جامعه‌اي كه كار في‌نفسه يك ارزش است، حركت از يك نقش فعال مولد مشخص، به نقش بي‌نقشي اين باور را برمي‌انگيزاند كه بازنشستگي منجر به بيماري روحي و جسمي و بعضا مرگ زودرس مي‌شود. براي بسياري، كار يعني زندگي؛ و بيكاري، مرگ در عين زنده بودن است اما برخي هم خلاف اين نظر را دارند.

تولد نظام بازنشستگي

فكر كمك به افرادي كه سال‌هاي زيادي را در امور خدماتي به سر برده‌اند در قرن 19 ميلادي در برخي كشورهاي اروپايي شكل گرفت. از سال 1869 قانوني در انگلستان وضع شد كه به موجب آن به مقامات سياسي پس از مدت معيني خدمت، حقوق بازنشستگي پرداخت مي‌شد. بازنشستگي به شكل نمادين و قانونمند از سال 1881 ابتدا در آلمان و بسرعت در ساير كشورها به‌وجود آمد.

بازنشستگي در ايران

در ايران پس از برقراري حكومت مشروطه، در تاريخ يكم‌ارديبهشت‌‌1287 شمسي در مجلس اول قانوني موسوم به قانون وظايف وضع شد كه براي عائله كارمندان متوفاي دولت، حقوق برقرار شود. براساس اين قانون پدر، مادر، همسر، اولاد و نوادگاني كه تحت تكفل مستخدم متوفي بودند در مجموع از نصف حقوق ماهانه كارمند استفاده مي‌كردند اما براي حقوق بازنشستگي و از كار افتادگي پيش‌بيني نشده بود.

نكته: سن بازنشستگي در ايران، كمتر از ميانگين جهاني است. پايين بودن سن بازنشستگي و تناسب نداشتن آن با سن اميد به زندگي، پايه‌هاي ناپايداري منابع و مصارف را به مخاطره مي‌اندازد

در سال 1301 قانون استخدام كشوري و در سال 1302 قانون استخدام قضات به تصويب رسيد كه در هر دو قانون پرداخت حقوق بازنشستگي منظور شد، پس از آن قوانين ديگري وضع شد كه به موجب آنها حقوق بازنشستگي به عموم كاركنان لشگري و كشوري تعلق مي‌گرفت.

سال 1328 نخستين قانون كار به تصويب رسيد و صندوقي به نام تعاون و بيمه كارگري تشكيل شد كه به كارگران پير و از كار افتاده حقوق پرداخت مي‌كرد. در حقيقت مي‌توان گفت بيست و دوم ‌آذر ‌1301 روز پيدايش نظام بازنشستگي در ايران است.

چرخه بازنشستگي

از ديدگاه جامعه‌شناسان بازنشستگي به شش مرحله تقسيم مي‌شود:

مرحله نخست: آگاهي از نزديك شدن زمان بازنشستگي تا حدي اثري اميدبخش براي آمادگي فرد براي دو عامل اساسي در بازنشستگي موفق يعني «تامين مالي» و «مهارت‌هاي تفريحي» دارد.

مرحله دوم: درست پيش از بازنشستگي رخ مي‌دهد و حكايت از حتمي بودن بازنشستگي مي‌كند.

مرحله سوم: مرحله «ماه عسل» ناميده مي‌شود و فرد احساس مي‌كند در فضاي جديدي از آزادي غوطه مي‌خورد و دلخوش به اموري مي‌شود كه امكانات مالي او اجازه مي‌دهد نظير مسافرت و ديد و بازديد و.... البته همه از مرحله سوم عبور نمي‌كنند.

مرحله چهارم: مرحله «وانهادگي» است. ميل شديد به سفرهاي پي‌درپي و بازديدهاي خسته‌كننده. احتمالا تجربه سختي در اين مرحله خواهند داشت.

مرحله پنجم: مرحله «بازيابي» است. فرد سعي مي‌كند روالي را در زندگي خود پيش گيرد كه بتواند آن را براي سالياني ادامه دهد. لازمه اين مرحله شناخت فرصت‌هاي جديد و انجام انتخاب‌هاي واقع‌گرايانه در پرتو علايق و مهارت‌هاي خود است.

مرحله ششم: مرحله پايداري يا تثبيت چرخه بازنشستگي است. بازنشسته فلسفه و الگويي از تصميم‌گيري ايجاد كرده كه نتيجه آن يك زندگي توام با سرگرمي منطقي، قابل پيش‌بيني و ارضاكننده است. او يك فرد بالغ و خودكفاست كه نقش بي‌نقشي را به وضعي مورد احترام، مسئول و معنادار در جامعه تبديل كرده است.

اگر زندگي ادامه پيدا كند، فرد مي‌تواند وارد مرحله پاياني شود، جايي كه بازنشسته ديگر خودكفا نيست، كاهش پشتيباني مالي يا تقبل قواي جسماني، مرحله پاياني بازنشستگي را رقم مي‌زند.

مساله اين است!

سن بازنشستگي براي بيشتر صندوق‌‌ها در ايران، كمتر از ميانگين جهاني است. پايين بودن سن بازنشستگي و تناسب نداشتن آن با سن اميد به زندگي، پايه‌هاي ناپايداري منابع و مصارف را به مخاطره مي‌اندازد. اما افراد چگونه بايد زندگي و خانواده‌شان را مديريت كنند تا هر چه به پايان عمر نزديك‌تر مي‌شوند، مشكلات زندگيشان كمتر شود؟ نكته كليدي اينجاست كه هر چقدر سن بالاتر مي‌رود، باوجود اين‌كه تجربه بيشتر شده، توان فيزيكي افت مي‌كند و خطرپذيري هم كمتر مي‌شود، چون فرصت جبران كمتر است.

ادبيات زندگي

در دنيا ادبيات زندگي وارد مراحل تازه‌اي شده است براي نمونه به مردم در دوره حقوق بگيري معافيت‌هاي مالياتي مي‌دهند به شرطي كه آن دارايي‌ها را در دوره بازنشستگي‌شان نگه دارند. در آمريكا اگر كسي واحد صندوق‌هاي بازنشستگي را از بورس بخرد، از درآمد مشمول مالياتش حذف مي‌شود. يعني اگر يك حقوق‌بگير برود در صندوق‌هاي مشاع سرمايه‌گذاري كند، ماليات نمي‌دهد.

اين موضوع باعث مي‌شود او در دوران كاري‌اش ميل به مصرف را پايين بياورد و ميل به پس‌انداز را بالا ببرد و به اين ترتيب در دوران بازنشستگي كمتر به دولت فشار مي‌آورد و توقعش كمتر است چون در دوران زندگي، خودش را براي آينده تربيت و تقويت كرده است.

چالش‌هاي آينده ما

براساس آمار در ايران از حدود 23 ميليون نفر جمعيت فعال، حدود هفت ميليون نفر بدون بيمه بازنشستگي هستند. با توجه به اين‌كه شمار ورودي‌هاي جديد به صندوق‌هاي بازنشستگي كاهش يافته و از سويي جمعيت سالمندي كه بيشتر آنها جامعه بازنشستگان حقوق‌بگير را تشكيل مي‌دهد نيز رو به افزايش است، پرداخت مستمري بازنشستگان نسل‌هاي بعدي چگونه توجيه مي‌شود و آينده جمعيت روبه افزايش سپيدمويان كشور چه خواهد بود؟


 

 

 

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html